به گزارش خبرگزاری مهندس عبدالجلال ایری، سخنگوی کمیسیون عمران مجلس گفته دوره انتظار برای خرید یک واحد ۷۵ متری آپارتمان در تهران برای دهک اول، ۱۷۸ سال، برای دهکهای دوم ۱۰۹ سال و برای دهک سوم ۷۹ سال است.
به گزارش خبرگزاری مهندس طبق برآورد آماری جالب است بدانید تازهواردهای بازار کار – شاغلان ۲۵ تا ۲۶ ساله- با پسانداز ماهانه یک میلیون تومان «در بهترین حالت»، ۱۶۶ سال باید برای صاحبخانه شدن «معطل» بمانند؛ این گروه میگوید: «فکر خانهدار شدن نمیکنیم مگر معجزه شود.»
نخستین سوالی که برای هر جوان به ذهنش خطور می کند آن است که چقدر طول می کشد تا صاحب خانه شویم دولت در اصطلاح طرحی برای خانه دار کردن خانه اولی ها به نام پس انداز طرح خانه اولی ها در یک دهه اخیر در بانک مسکن انجام داد که جالب است در حال حاضر باسقف ۱۵۰ میلیون وام مسکن برای پس انداز خانه اولی ها به نظر شما چن متر می توان خانه خرید؟!
برآورد این آمار یعنی اینکه با این وام ۱۵۰ میلیونی ققط می توان به اندازه یه توالت و دستشویی به اندازه نهایت ۱۰ متر خریداری کرد که این برآورد آماری حاکی از آن است که در عمل این طرح پس انداز برای خانه دار کردن خانه اولی ها به شکست محکوم شده است.
بنابر گزارش خبرگزاری مهندس ماراتن «خانهاولی»ها در تهران براساس برآورد جدید از سطوح متوسط «درآمد سالانه» و «قیمت مسکن» با سه فرض بسیار خوشبینانه، ۷۰ سال طول میکشد. این مدت زمان برای دسترسی به مسکن با لحاظ «حداقل متراژ آپارتمان، رشد یکسان درآمد و قیمت در سالهای آتی و در عین حال، توان پسانداز ۲۰درصدی در سال» است. اما این ماراتن برای نسل «زِد» یعنی متولدان دهه۷۰ که هنوز در صف خرید خانه اول قرار نگرفتهاند، چه ابعادی دارد؟ بررسیهای «دنیایاقتصاد» در قالب یک تحقیق میدانی از وضعیت درآمد و هزینه شاغلان این نسل با یک تا دو سال سابقه کار و دستمزد تا حدودی بالاتر از حداقل دستمزد مصوب -شاغل در کسبوکارهای متعارف- نشان میدهد، اکثریت این نسل در شرایط فعلی قادر به پسانداز نیستند و اقلیتی از آنها توان پسانداز ماهانه یک میلیون تومان را دارد. با این اوضاع، «ابرمسیر تا خانهاول» برای نسل «زِد» بیشاز ۵/ ۱قرن طول میکشد؛ این گروه در مواجهه با ماراتن چه تصمیمی دارد؟
سوالی که پیش می اید این است که دولتمردان چه تصمیمی و برنامه های کوتاه مدت ،یان مدت و بلند مدت برای جلش بزرگ خانه دار شدن نسل زد در دستور کار دارند؟!
افزایش طول دوره انتظار برای خانهدار شدن در دوره جهش در کنار افت شدید قدرت خرید، منجر به استعفای نسل Z از بازار مسکن شده است. نتایج یک بررسی میدانی صورتگرفته از سوی خبرگزاری مهندس نشان میدهد ماراتن مسکن برای دهه هفتادیها، در بهترین حالت، با توجه به سطح درآمد آنها، کف حداقلی بودجه موردنیاز برای خرید آپارتمان در تهران و مبالغی که میتوانند در ماه پسانداز کنند، ۱۶۶ سال طول میکشد. در واقع، شاغلان نسل Z، که در گروه سنی ۲۵ تا ۲۶ سال، به عنوان تازهواردهای بازار میتوان از آنها یاد کرد، «در بهترین حالت»، با پسانداز ماهانه یک میلیون تومانی، ۱۶۶ سال باید برای صاحبخانه شدن «معطل» بمانند. این برآورد با فرض ثابت بودن درآمد و قیمت مسکن (وضعیت فعلی)، صورت گرفته است. نتایج بررسیهای به عمل آمده از سوی خبرگزاری مهندس به عنوان مرجعه ساخت وساز مسکن در ایران در در جریان تحقیق میدانی از یک جامعه آماری ۱۰۰ نفری از کارکنان یک سازمان که در گروه شاغلان نسل Z قرار دارند نشان میدهد که این افراد دیگر حتی در فکر خانهدار شدن هم نیستند. آنها میگویند: فکر خانهدار شدن نمیکنیم؛ مگر آنکه معجزه شود.
۵/ ۱ قرن معطلی خانهاولیهای جدید
جهش قیمت مسکن و افت قدرت خرید در شرایطی طول دوره انتظار برای خانهدار شدن برای همه گروههای خانهاولی را در دوره جهش به دو برابر دوره قبل از جهش قیمت مسکن افزایش داده است که معطلی خانهاولیهای جدید برای خانهدار شدن در یک بررسی میدانی بیش از ۵/ ۱ قرن، معادل ۱۶۶ سال (با فرض ثبات شرایط فعلی در سالهای بعد) برآورد میشود.
با لحاظ متوسط کل درآمد یکسال خانوارها و میانگین قیمت مسکن در شهر تهران، دوره انتظار برای خرید مسکن با اتکا به کل درآمد خانوار، قبل از دوره جهش یعنی قبل از سال ۹۶ برابر با ۷ سال بود. یعنی یک خانهاولی در نیمه اول دهه ۹۰ یا قبل از سال ۹۶، به طور متوسط با پسانداز کل درآمد ۷ سال خود میتوانست اقدام به خرید یک واحد مسکونی معمولی کند. این میزان بعد از دوره جهش قیمت مسکن، هماکنون دو برابر شده است؛ یعنی به طور متوسط خانهاولیها براساس سطح متوسط درآمد و میانگین قیمت واحدهای مسکونی(برمبنای آمارهای رسمی سال ۱۴۰۱) باید ۱۴ سال کل درآمد خود را پسانداز کنند تا بتوانند خانهدار شوند. اما این شاخص که از آن به عنوان شاخص انتظار یا طول دوره انتظار برای خرید مسکن یاد میشود معیار دقیقی برای طول دوره دسترسی خانوارها به مسکن نیست. چرا که خانوار به دلیل نیاز به تامین سایر هزینههای خود اساسا امکان پسانداز همه درآمد یکسال خود را ندارد. بنابراین شاخص دیگری به نام شاخص دسترسی به مسکن وجود دارد که در دوره قبل از جهش به مدت زمان انتظار خانهاولیها برای دسترسی به مسکن یا خرید خانه با اتکا به یکسوم درآمد خود گفته میشد. هماکنون و بعد از دوره جهش قیمت مسکن، شاخص دسترسی به مسکن را میتوان به مدت زمان مورد انتظار برای خرید خانه از سوی خانهاولیها با پسانداز ۲۰ درصد از درآمد آنها در سال، تعبیر کرد. بر این اساس و با درنظر گرفتن متوسط درآمد سالانه خانوارها و میانگین قیمت مسکن شهر تهران که در آخرین دادههای رسمی منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران اعلام شد، طول دوره دسترسی خانهاولیها به مسکن، هماکنون به ۷۰ سال رسیده است. این میزان با احتساب پسانداز کل درآمد نیز ۳۵ سال برآورد میشود. این مدت زمان انتظار ۷۰ ساله برای دسترسی به مسکن برای یک خانه ۵۰ مترمربعی با متوسط قیمت مسکن در تهران براساس آمار رسمی ۱۴۰۱، برآورد شده است. براساس دادههای مرکز آمار متوسط درآمد سالانه خانوارهای شهری در سال ۱۴۰۱(آخرین آمار رسمی)، حول و حوش ۱۴۱ میلیون تومان بوده است؛ همچنین میانگین قیمت مسکن شهر تهران در سال ۱۴۰۱ نیز حول و حوش ۴۰ میلیون تومان بوده است. بنابراین یک خانهاولی برای دسترسی به یک واحد مسکونی ملکی با مساحت ۵۰ مترمربع با سطح فعلی قیمتها باید زمانی حول و حوش ۷۰ سال منتظر بماند. در چنین شرایطی اما «دنیایاقتصاد»، وضعیت دسترسی شاغلان نسل Z یعنی شغلاولیهای متولد دهه ۷۰ و افرادی که در بازه زمانی ۲۵ تا ۲۶ سال قرار دارند را بررسی کرده است. با توجه به اینکه بخش زیادی از این نسل، در شهر تهران به تازگی وارد بازار مسکن شده و مستاجر هستند، طبیعتا هزینههای زندگی آنها با سایر خانهاولیها متفاوت است. «دنیایاقتصاد» برای پاسخ به دو سوال در اینباره اقدام به بررسی میدانی در یک سازمان با تعداد ۳۰۰ نفر نیروی انسانی که حدود ۱۰۰ نفر یعنی یکسوم آنها در بازه سنی مربوط به شاغلان نسل Z قرار دارند، کرده است.
سوال اول این است که شاغلان نسل Z که در واقع جدیدترین نسل خانهاولیها هستند، برای خرید خانه چقدر معطل میمانند یا طول دوره دسترسی آنها به مسکن ملکی این صف انتظار برای خانه دار شدن نسل زد چند سال است؟ و همچنین (سوال دوم)، این گروه تازهوارد به بازارکار درباره خانهدار شدن چه فکری میکنند؟
نتایج این تحقیق میدانی نشان میدهد، متوسط درآمد ماهانه شاغلان نسل Z در سازمان مورد بررسی، بین ۱۱میلیون و۳۰۰ هزار تومان تا ۱۲ میلیون تومان است. این افراد که درآمد ماهانه آنها از حداقل درآمد نیروهای کار که در سال جاری حول و حوش ۸ میلیون تومان است اندکی بالاتر است، به طور متوسط ۷ تا ۵/ ۷ میلیون تومان از این درآمد را صرف اجارهبهای ماهانه مسکنی که در آن ساکن هستند، میکنند. حول و حوش ۵/ ۴ میلیون تومان دیگر را نیز صرف سایر هزینههای زندگی خود از خوراک، پوشاک، درمان و … میکنند. این برآورد درآمد و هزینه در این سازمان، به نوعی، وضعیت درآمد و هزینههای زندگی شاغلان نسل Z در سازمانهایی را نمایندگی میکند که درآمد آنها اگرچه بالاتر از کف حقوق نیروهای کار است اما فاصله چندانی هم با کف حقوق ندارد. در حالی که عمده این افراد به «دنیایاقتصاد» اظهار کردند با توجه به سطوح فعلی اجارهبهای مسکن و سایر هزینهها، اساسا امکان پسانداز ماهانه ندارند اما اقلیتی از آنها اظهار کردند که در بهترین حالت، ماهانه میتوانند یک میلیون تومان از حقوق خود را پسانداز کنند. «دنیایاقتصاد» با توجه به سطح فعلی قیمت مسکن و متوسط درآمد سالانه این خانهاولیها و همچنین امکان پسانداز یک میلیون تومان در ماه برای آنها برآورد کرده است (با لحاظ شرایط فعلی) نسل جدید خانهاولیها برای خانهدار شدن باید ۱۶۶ سال معطل بماند.
پاسخ نسل Z به امکان خرید خانه
در این تحقیق میدانی همچنین این سوال مطرح شد که با توجه به وضعیت فعلی بازار مسکن و سطح درآمد، آیا اساسا این نسل تازهوارد به بازار کار امیدی هم به خانهدار شدن دارد؟
چهار گروه پاسخ از اظهارات این جامعه آماری حدود ۱۰۰ نفری، استخراج شد. گروهی از پرسششوندهها اظهار کردند که ما اصلا به مسکن و خانهدار شدن فکر نمیکنیم و چون فکر نمیکنیم اصلا به ازدواج و فرزندآوری هم فکر نمیکنیم (نمیتوانیم فکر کنیم).
گروهی دیگر اعلام کردند که حتی دوستان ما که شرایط مشابهی به لحاظ حقوق و درآمد دارند و حتی به لحاظ سنینسل ماقبل ما هستند(حول و حوش ۳۰ سال و بالاتر هستند)، نیز سبک زندگی کاملا متفاوت از افراد ۳۰ سال به بالایی که در دهه ۸۰ ایران زندگی میکردند، دارند. در واقع سبک زندگی آنها سبک زندگی بزرگسالی نیست و تعداد زیادی از آنها وارد دوره تجرد قطعی شدهاند و به خانهدار شدن هم فکر نمیکنند. چون اساسا امکان خانهدار شدن با سطوح فعلی درآمد و قیمت مسکن ندارند. گروه دیگری به «دنیایاقتصاد» اعلام کردند که فقط فکر میکنیم اگر معجزهای شود میتوانیم به خانهدار شدن فکر کنیم.
یک گروه دیگر اعلام کردند ما حتی توان خرید یک دوچرخه برای رفت و آمد به محل کار و منزل نداریم؛ چون میبینیم که اساسا شرایط برای خانهدار شدن و مابقی مسائل تا این حد دشوار شده است فکر میکنیم یا باید شرایط اقتصادی کشور متحول شود که بتوانیم خانهدار شویم یا اینکه باید گزینه مهاجرت از کشور را بررسی کرده و مهاجرت کنیم.
۳ قرن انتظار برای خرید خانه در تهران!
بنابر گزارش خبرگزاری مهندس متوسط زمان خانهدار شدن مردم از عمر آنها بیشتر شده است. چندی پیش همشهری در گزارشی اعلام کرده بود ۷۷ سال زمان میبرد که مردم طبقه متوسط بتوانند در تهران خانه بخرند. دنیای اقتصاد اما گفته بود متوسط زمان خانهدار شدن مردم ۸۸ سال است. حال آمار جدیدی درباره کمدرآمدترین دهک درآمدی جامعه منتشر شده است.
سخنگوی کمیسیون عمران مجلس مجلس گفته ۱۷۸ سال زمان میبرد تا اعضای دهک اول جامعه بتوانند یک خانه ۷۵ متری در تهران بخرند. چیزی بیش از یک و نیم قرن!
بر اساس آخرین گزارشهای بانک مرکزی، متوسط قیمت هر متر واحد مسکونی تهران در شهریور ماه به ۳۱ میلیون تومان رسیده است. این یعنی یک خانوار برای خرید یک واحد ۷۵ متری در منطقه متوسط تهران باید دو میلیارد و ۳۰۰ میلون تومان هزینه کنند.
این در حالی است که بر اساس گزارشهایی که منتشر شده درآمد خانوارهای دهک اول ماهانه یک میلیون و ۶۴۵ هزار تومان است. بر این اساس اگر یک خانوار دهک اول کل درآمد سالانه خود را پسانداز کند و حتی یک ریال آن را خرج نکند حداقل ۱۱۶ سال زمان میبرد که یک خانوار دهک اول بتواند یک خانه ۷۵ متری در یک منطقه متوسط تهران بخرد.
اما اصولا در محاسبات آماری اینگونه بررسی میشود که خانوار نهایتا یک سوم درآمد خود را پسانداز کند و مابقی آن را خرج کند. اما اگر چنین باشد، ۳۴۸ سال زمان میبرد که یک خانوار دهک اول با یک سوم درآمد ماهانه خود خانه بخرد.
با افزایش قیمت مسکن، خرید خانه برای دهکهای درآمدی یک رویا شده است. مردم اما مجبورند که اجارهنشین باشند. اما مساله این است که افزایش اجارهها چنان بوده که بخش مهمی از درآمد ماهانه خانوادهها را میبلعد.
Views: 0